خدا نکند گرفتارش بشویم. بد دردی است وسواس. خدا کند گرفتارش هم رها شود از این درد. بدترینِ انواع درد وسواس هم وسواس فکری است. این را داشته باشید. این تا اینجا. فرکتالها را دیدهاید حتماً. اشکال منظم درهمپیچیده تا بینهایت کوچک. دایرهاش هست. مثلثاش هست. پدیدهی ریاضی و هندسی بسیار قابل تعمقی برای اندیشهورزان است خلاصه. حالا مشکل کجاست؟ مشکل این است که ما بخواهیم شبیه فرکتالها زندگی کنیم. شبیه فرکتالها استفتاء کنیم. مثلا اگر شما بخواهید از سر کوچه عبور کنید و اگر بخواهید پیش از حرکت مسیر حرکت خود را به قول راوی ماشینی مترو " بهدرستی " تعیین کنید؛ و در این تعیین کردن قصد کنید که مسیر را ذره به ذره متعین کرده آنگاه حرکت کنید؛ نتیجه این میشود که یکم ذرهیی نمیتوانید حرکت کنید( مثال فلسفی معروف حرکت خرگوش ) و دوم این که از بس به ذهن فشار میآید، دیوانه خواهید شد. نمونهی دیگر این که یک برادر مومن بخواهد با دقت میکروسکوپی جخ نانوسکوپی شستن وجه و ید را انجام بدهد. یعنی فرایند سادهی وضو را تبدیل کند به فرایند ابَردقیقی که ربع ساعتی وقت بگیرد. بابا بشوی برود دیگر. چه میکنی مومن؟ این وسوسه شیطان است چرا که از این عمل زیبا و ساده خستهات کند و دیوانهات کند تا دست از خدا بکشی. البته داستان برخی وقتها پیچیدهتر از این میشود. یک سر به قرآن بزنیم. آیات سورهی بقره. ماجرای کشتن گاو و قوم پرسوال بنیاسرائیل. این نکته را مفسری محترم برایمان اینگونه گشود. ظاهراً بنیاسرائیل بچه مسلمان بودهاند. یعنی سر ماجرای کشتن گاو قصد پیچاندن فرمان الهی را نداشتهاند. آنها با سوالهای خود میخواستند گاو مورد نظر را متعین کنند. خط اول را خدا گفته بود. اینها استفتاء بیجا کردند و تعین بعدی را که همان فرکتال بعدی باشد؛ طلب میکردند. و این رشته همینطور ادامه پیدا کرد. جالب این است که این قضییه ته داشت. و یک گاو مشخص متعین و معیّن شد. اینجای قضییه خطرناک است. اگر مستفتیء برود دنبال مفتی برای افتاء آخرش حکم درمیآید. منتها حکمی که اجرا کردناش صدها برابر سختتر است از اجرای حکم اولی. یعنی دستیدستی خودت را بدبخت میکنی. خدا حفظ و تأیید کند این روحانی عالم را برای این نکتهیی که شرح کرد. مثال دیگرش کمی خندهدار است ظاهراً. همین ببخشید خودمان. مدام سوال میکند. برای یک لیوان آب دوز سوال و تعین را آنقدر بالا میبرد که فرد تشنه بیخیال آب میشود. جواب دادن به سوالهای زیاد ببخشید از تحمل تشنگی آسانتر است. سوالهای ببخشید هم فرکتال است. بهویژه سوال محبوب من که میگوید: روی آب حباب تشکیل شده باشد یا نشده باشد؟ و نمونهی دیجیتال عصر ما که متأسفانه ضربه زد به شأن مرجعیت، قضییهی رایتل و 3G است. خوب مرد حسابی. بیکاری دربارهی هر چیزی استفتاء میکنی؟ رایتل آمده خوب زندگیات را ادامه بده دیگر. یک امت را با این استفتاء بیجا سر کار گذاشتی. این استفتائات فرکتالی هم آسیب روحی و ذهنی برای فرد مومن دارد. هم آسیب جمعی و اجتماعی برای دینداران. شاید باز هم بنویسم. دربارهی چارهی فردی و اجتماعی خلاصی از این معضل. یاری کنید.