از اینکه مردم کشورم خوشحالاند من هم خشنودم. به سهم خودم از رییسجمهور و دکتر محمدجواد ظریف و گروه دیپلمات نظام اسلامی که به تعبیر رهبری بچههای خودمان و فرزندان انقلاب هستند؛ سپاسگزاری میکنم و به ایشان از صمیم دل خداقوت نثار میکنم. درود بر نماز داخل هواپیمایی که دکتر ظریف خواند و عکساش را ما دیدیم. درود بر نجابت و تقوای کلام دولت و دیپلماتها که در حسن نیتشان شکی نیست. درود بر تلاش بیوقفه و منظم عزیزانمان در پای میز مذاکره و تحمل حرفهای ناخوشایند که کار سختی است. برای همهشان دعا میکنم. و اما بعد... . فراموش نشود که برگ برنده یا همان آسای که ما پای میز با آن بازی کردیم و امتیاز آن را دادیم تا تحریم را برداریم نه حاصل خندههای صورتکهای دیپلماتیک که حاصل خون مقدس شهید شهریاری است. برگ برندهی سانتریفیوژ نسل جدید که آن را 6 ماه واگذار کردیم نه حاصل صفحهی فیسبوک و توییتر دوستان که حاصل خون پاک احمدی روشن و دیگر شهدای هستهای است. این حرف من هم نه کلیشهی رایج عادتشدهی 34 ساله برای تکریم شهدا بلکه حرف کاملا بهروز و زنده و قابل لمس است اگر کمی در واقعیتهای موجود دقت کنیم.یک روضه یادم آمد از شهیدان. در حین عملیات الی بیت المقدس در بخش بسیار حساسی از کار در کنار جادهی اهواز خرمشهر . گروهی از مردان مرد باید چند روز از آن نقطه تکان نمیخوردند تا اصل عملیات بر باد نرود. غذای مسموم خورده بودند. در گیرودار جنگ شد آنچه شد و مسمومیت غذایی مزاج بچهها را به هم ریخت. غیرت و غربت بچهها را ببین که شش روز تمام شلوار خود را کثیف کردند و با لباس کثیف و تعفنآور نماز کردند و از ذرهذرهی دستور ولی خود و خاک خود دفاع کردند. یادمان باشد غربت متوسلیان را وقتی با شرم مجبور بود بینی خود را بگیرد و از میان این لباسکثیفهای نورانی عبور کند. یادمان باشد نماز آنها با آن وضع عجیب مورد غبطهی عرفا بود. یادمان به شهدا باشد. بگذریم... بغض و درد و سوز زیاد است. برگردم به بحث. البته در مورد مفاد توافق حرف بسیار است. بالاخره آخرش، گزارهی صریح حق دایمی اصل غنیسازی در متن 4 صفحهای ذکر نشده است و فقط به وجود کلمهی NPT و به رسمیت شناخته شدن کاملا غیرمستقیم حق ایران اکتفا شده است. مواد 20 درصد غنیشده هم باید با آب قاتی شود یعنی رقیق شود و دوباره برنگردد که برای من کمی گزنده بود. در مورد اراک هم ظاهرا متن 4صفحهای حاکی از ادامهی فعالیتاش است اما طرف مقابل بهویژه در مورد اراک چیز دیگری میگوید. این اختلاف روایت واقعهی روز، خیلی طبیعی به نظر نمیرسد. گویی متنی داریم و عدهای کور و بیسواد و دو نفر باسواد که هرکدام روایت خود را از متن دارند. البته سیاسی بودن قرائت اشتباه طرف مقابل قابل هضم است اما در مورد اراک من هنوز به نتیجهای نرسیدم. به بسیجیها هم دوستانه میگویم که نگران درست درآمدن اظهارنظر رهبر انقلاب نباشند. که مثلا چون ایشان گفتهاند من خوشبین نیستم حالا ما هم هر گام برداشته شده را ناموفق ارزیابی کنیم. نه اینطور نیست. در این زمینه عمیقتر و با متانت و حوصلهی بیشتر نظر بدهید و واقعا طرفدار بچههای تیم ما باشید. هرچند از غریبی بسیجیها زیاد نمیشود گفت که اگر قضییه برعکس بود معلوم نبود که جناح مقابل با ما همین برخورد را میکرد یا نه و آیا جو رسانهای جامعه احترام دولتمردان فرضی را نگه میداشت یا نه. بگذریم... . همانطور که رهبر انقلاب گفتند بسیجی باید اخلاق اسلامی را رعایت کند. یک نکتهی ترسناک را از حواشی میشنوم که امیدوارم دوستان دولتمرد هر چه زودتر شفافاش کنند و آن این که ایران خارج از مکتوبات مذاکرات آمده و از گوشه و کنار به صورت مخفی باجهای کلان دیگری به دشمن داده و به اصطلاح مامور خریدها توی فاکتور نیاورده است. البته شریعتمداری به نوعی دیگر به نیمهتعطیل شدن تمام فعالیتهای هستهای از سه ماه پیش اشاره کرده است که باید منتظر بود و دید که پاسخها چه خواهد بود. انسجام ملی و افزایش قدرت ملی درونزا خیلی مهم است و البته برای ما بسیجیها الزامات عملیای دارد که باید طبق بستهی پیشنهادی رهبر عمل کنیم. یادمان باشد وظیفهی ما علم و تلاش و کار و تهدیب و ورزش است و تحقیق و دقت و مطالعهی عمیق. آن قدر عمیق شویم که وزش بادهای مسموم تهمت ومتلک و اهانت وبیاخلاقی و بیمنطقی خلجان در ما ایجاد نکند.