ممکن نیست از این شش نفر کسی رییسجمهور شود و مخالف پیشبرد فناوری هستهای و نانو باشد. و یا مخالف فرزندآوری و افزایش جمعیت باشد. چون نمیتواند اینطور باشد. ما باید صدها برابر تلاش برای رأیآوری یک شخص برای ترویج و غالب کردن یک گفتمان جهد کنیم. نکتهی دیگر این که اصل حضور در انتخابات و مشارکت بالای مردم ورای شخص پیروز انتخابات اهمیت دارد و هرگز نباید نسبت به این امر با بیتوجهی سخن گفت. گفتمانسازی یعنی این که کاری کنی که مردم و خواص وقتی در مورد یک مسئله که قبلا رایج نبود حرف میزنند، بگویند این امر بدیهی است. مثلا اصل مقاومت در برابر زیادهخواهیهای دشمن امروز بدیهی است و فقط نوع مدیریت این مقاومت مورد اختلاف است. در مورد پروندهی هستهای بیشک خون شهیدان هستهای در بدیهی جلوه دادن این قضییه موثر بوده است.
ســـعــیــد جــلــیلــی، برآیند اندیشهها و تفکر من در این سالهاست. ضعفهایی در او میبینم و نیز قوتهایی. ممکن است در آینده ضعفهای دیگری از او معلوم شود. اما به هر حال وی را نامزد اصلح میدانم. اگر به هر دلیل انتخابات بدون جلیلی به دور دوم رفت به نامزد اصولگرای حاضر در دور دوم با اولویت مـحــمـدبـاقــر قـالـیـبــاف رأی خواهم داد.
پسنوشت: در دور دوم فضای انتخابات را دو قطبی سازش- مقاومت نکنیم. این کار بازی در قاعدهی دشمن است. همهی نامزدها درون نظام هستند و مردم به سازش رأی نمیدهند. مردم به نوع مدیریت و تدبیرهای گوناگون رأی میدهند. این طور نیست که جلیلی یعنی مقاومت و بقیه یعنی سازش. دور دوم هم اگر شد فضا نباید دوقطبی شود. این خواست دشمن است.