دربارهی انتخابات بگویم که اینکه نامزدهای اصلی معلوم نیستند ممکن است به علتهای سیاسی کار درست و معقولی به نظر برسد ولی این امر به برنامهمحور بودن بحثهای انتخاباتی و تبلیغات و انتخاب مردم ضربه میزند. مثلا اگر اوایل اردیبهشت نامزدهای اصلی اعلام حضور کنند بازهم فقط چند هفته برای تبیین شعارهای گلدرشت و دهانپرکن وقت میماند و فرصت کافی برای بحثهای کارشناسی جهت محک زدن برنامههای دقیق ایشان با معیارهای تمدن اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی، باقی نمیماند. البته شرایط پیچیدهی سیاسی روزگار ما این فضا را ایجاد کرده است.
در مورد اسفندیار رحیم مشایی باید بگویم که هر چه بررسی میکنم میبینم شواهد و ظاهر امر حکایت از حضور او در انتخابات میکند. اما شناخت من از فضای نظام به من میگوید که مشایی اگر نامزد شود توسط شورای نگهبان رد صلاحیت میشود و رهبری هم هیچ حرکتی برای تایید صلاحیت او نمیکند. البته میدانم که این روزها اصلا دعوا سر همین قضییه است و مردم حدسهایی از کیفیت حضور مشایی میزنند و میگویند اگر بیاید و حرفهای خاص و قشر خاکستریپسند بزند و چه و چه...، توفانی از رای به سمت او پدید میآید . اما حس من از فضای کشور این است که مشایی به هیچ وجه جلوهی یک اصلاحطلب محبوب را پیدا نخواهد کرد. اصلاحاتچیها او را یار احمدینژاد میدانند. مشکل، قشر ضعیف اقتصادی- فرهنگی- فکری است که احتمال داده میشود که در این چند هفتهی پیش رو، به علت تحریک احساسات و تشویق کاذب توسط دولت، نامزد دولت را هواداری کنند و به این صورت یک شبه بدنهی اجتماعی برای مشایی پدید بیاید و در هنگام بررسی صلاحیتها نظام تحت فشار این بدنهی اجتماعی کاذب و کمسواد فرودست، صلاحیت مشایی را تایید کند. اما من فکر میکنم که این گونه نمیشود. احساس من این است که یا مشایی نامزد نمیشود و دولت با نامزد دیگری وارد کارزار خواهد شد یا اینکه اگر هم بیاید رد صلاحیت میشود و رهبری هم به نفع مشایی توصیهای نخواهد کرد. مگر اینکه اتفاقی بیفتد که همه مطمئن شوند مشایی پتانسیل رایآوری را به طور عمده از دست داده است که بازهم بعید است مشایی به توصیهی رهبری تایید صلاحیت بشود. به نظر من اوضاع دو ماه آیند با انتخابات سال 84 و فضای سیاسی و اجتماعی و رسانهای آن روزگار تفاوت زیادی کرده است.
پسنوشت: برای دوستان شائبهی تقسیمبندی مردم توسط من به وجود آمده که باید بگویم به زعم و پندار عدهای مردم به قشر کمسواد و فرودست و باسواد و بالادست تقسیم میشود و اساسا این دستهبندی من نیست. این فقره که در بالا آمده است، تحلیل عدهای در این مملکت است که من جزوشان نیستم.
به نظر من در مورد انتخابات یکی از دلایلی که نامزدهای اصلی معلوم نیستند میتونه این باشه که هنوز چهره شاخصی که هم مورد پذیرش نظام باشه و هم بین مردم چهره مقبول و کارآمدی باشه در بین نامزدها نیست.فضای انتخاباتی 84 خیلی با فضای انتخاباتی امسال فرق داره، قطعا حساسیت ها امسال بیشتر و بیشتر خواهد بود ضمنا این سکوت دولت و احیدی نژاد در معرفی کاندیدای خودش به نظرم بوی خوبی نمیده. به هر حال کاندیداهایی که تا الان اعلام نامزدی کردن چهره های شاخص و لایق برای ریاست جمهوری نیستند البته این نظر من کارنامه درخشان بعضی از دوستان مثل آقای ولایتی و باهنر و ...رو زیر سوال نمیبره بلکه منظور من چهره ایه که هم سیاسی باشه هم کارامد هم مقبول مردم.