باید منتظر بمانیم و حرکت بعدی جناب عسگراولادی را رصد کنیم تا عمق گرایش فکری ایشان برای ما مشخص شود. بعد از صحبتهای اخیر چند چهرهی سیاسی مبنی بر تخفیف عنوان سران فتنه به درگیرشدهی فتنه یا فتنه زده یا هر چیز دیگر و البته پس از مصاحبههای ضد مصاحبهی قبلی، باید دید که جناب عسگراولادی که چهرهی وزینی برای نظام است در نهایت بازی را با چه مهرهای پیش میبرد. تا اینجا که عقل من میگوید که کسانی که درزمین و ملا اعلی بدبخت و سرشکسته هستند را نباید برادرم و عزیز خطاب کرد؛ هرچند فقط آنها را داخل در در فتنه بدانم و سران فتنه نخوانم. باید منتظر ماند و دید که ترانهی معین و اشاره به فرش و حصیر و ثروت و فقر و تکرار این کلمات در سخن رییس جمهور در مجلس چگونه تفسیر میشود. شاید رییس جمهور میخواهد از این به بعد کدهای پیچیدهتری بدهد. این نخستین بار است که کد دادن آقای احمدینژاد در آن واحد هم طبقهی فقیر و روستانشین را هدف گرفت و هم طبقهی خاکستری و مدرن و سکولار شهرنشین را در نظر گرفت. تا پیش از این احمدینژاد دو دسته اظهارات جنجالی داشت. یک دسته برای تهییج و تحرک روستانشینان و طبقهی ضعیف شهری بود که بوی اقتصاد و پول میداد و دستهی دوم طبقهی سکولار و شهرنشین مدرن را هدف میگرفت و بوی لیبرالیسم و باورهای انسانگرایی میداد. با استناد اخیر احمدینژاد به ترانهی معین در نطق بهارستانی خود، میتوان حدس زد که فاز دیگری از ماجرا شروع شده است.
اینا رو از کجا میاری!؟!؟